bato-adv
کد خبر: ۶۰۹۲۹

طنز> کباده‌کشی در دبستان گل‌های ایران

تاریخ انتشار: ۱۱:۴۲ - ۲۲ آبان ۱۳۸۹


شهرام شکیبا در یادداشت طنزی نوشت: حمیدرضا حاجی‌بابایی، وزیر آموزش و پرورش: «در نظر داریم از این پس زنگ مدرسه‌ با ضرباهنگ زورخانه‌ای نواخته شود. به عقیده من باید به سمتی حرکت کنیم که محیط مدرسه با نشاط باشد و همه در آن احساس آرامش کنند.»

با توجه به اینکه در طول تاریخ در همه جای جهان وزرای آموزش و پرورش اعتقاد داشته‌اند که باید به سمتی حرکت کرد که مدرسه کاملاً بی‌نشاط باشد و دانش‌آموزان مدام همدیگر را گاز بگیرند و با نوک مداد چشم همدیگر را از کاسه درآورند و دست و پای همدیگر را بشکنند، اعتقاد جدید ایشان برای سمت حرکت مدارس، انصافاً قابل‌تقدیر است.

... و اما جمله اول ایشان: «درنظر داریم از این پس زنگ مدرسه با ضرباهنگ زورخانه‌ای نواخته شود.»

1- با تمام مشغله‌ای که دارم، حاضرم به طور رایگان یک دوره کلاس فشرده با موضوع «چگونه معنادار حرف بزنیم» برگزار کنم. البته با این کار به خودم لطف می‌کنم چون بالاخره می‌فهمم منظور بعضی‌ها از حرف‌هایشان چیست؟ فکر می‌کنم هیأت دولت به شدت تحت تأثیر فرزاد جمشیدی، مجری ویژه دولت نهم و دهم و طرز ویژه حرف‌زدن وی هستند. البته غیر از مواردی که لولو وارد بحث می‌شود یا معضل سوختگی اعضای خاص دشمنان در میان است.

2- «ضرباهنگ» یعنی «ریتم». زنگ مدرسه یک صفحه فلزی است که با چکش روی آن می‌زنند. ضرب زورخانه، از جنس سفال است که پوست روی آن کشیده‌اند. مثل یک تمبک بزرگ که آن را با ده انگشت می‌نوازند. حالا چگونه می‌شود کار ده انگشت بر پوست را با یک چکش بر فلز کرد؟ برای این کار باید از مسگرها و نوازندگان تیمپانی دعوت کنیم که مشترکاً مشکل را حل کنند. فقط مسئله اینجاست که این همه مسگر و تیمپانیست از کجا بیاوریم تا هر روز صبح بروند زنگ مدرسه‌هایمان را با ریتم‌های زورخانه‌ای بنوازند؟ آیا در این صورت مملکت هر روز صبح مثل بازار مسگرها نمی‌شود؟ سرسام مردم را چه کنیم آن وقت؟

3- شاید هم منظور ایشان این است که صبح به صبح در مدرسه‌ها ضرب زورخانه پخش کنند که در این صورت انصافاً نشاط پدید می‌آید. تصور کنید یک دبستان دخترانه را که صبح سر صف صدای ضرب «شیرخدا» را پخش می‌کنند و مدیر وناظم و خانم‌معلم‌ها به ترتیب بالا می‌روند و میل می‌گیرند، کباده می‌کشند، شنو می‌روند، سنگ می‌گیرند و خمیرگیری می‌کنند و پاجنگلی می‌زنند و سه فریک تک‌فر می‌چرخند و آخر هم خانم مدیر دعا می‌کند که «دست و پنجه مرشد بی‌بلا، اول و آخر مردان عالم ختم به خیر» و بچه‌ها که «آمین» می‌گویند. ضمناً تصور کنید چهره هاج و واج دختربچه‌های مردم را از دیدن این مراسم...

با این وصف کدام بچه‌ای جرأت دارد سر کلاس درس معلم پهلوان و ورزشکارش، نُطُق بکشد؟

4- مملکتی که رئیس‌جمهورش اول پهلوان عالم است و بازوبند پهلوانی دارد، بچه‌مدرسه‌ها و آینده‌سازانش هم البته باید در چنین فضایی درس بخوانند و بزرگ شوند.

(حق، پدر صلوات‌فرست رو بیامرزه)

برچسب ها: شکیبا طنز
bato-adv
مجله خواندنی ها
پرطرفدارترین عناوین